Her Only Choice 2018
- كيفيت : WEB-DL 720p
- ژانر : درام
- سال انتشار : 2018
- ميزان آراء : 18 نفر
- محصول كشور : آمريكا
- كارگردان : Christel Gibson
- ستارگان : Christopher Bates, Jamaal Avery Jr., Veronica Blakney
30nama film cinema
|
Her Only Choice 2018
يك زن با يك انتخاب براي زندگي خود و يا فدا كردن آن براي ديگري مواجه است. پس از سالهاي ناباروري، يك مادر تازه باردار شده مبتلا به يك بيماري خطرناك ميشود و
Knock Down the House 2019
اين مستند، نگاهي به زندگي مردمي هست كه در كمپين هاي انتخاباتي سياسي مختلف در طول انتخابات كنگره ي آمريكا در سال 2018، درگير بودند
اِنثني جيسلنيك، در اين استندآپ كمدي مرزبندي ها را شكسته و به موضوعاتي ميپردازد كه هميشه از آنها فراري بوده
Why Cheat India 2019
داستان فيلم در مورد فساد سيستم اداري و سوء استفاده هايي است كه در مشاغل كاري و نظام آموزشي كشور هند جريان دارد و
An Impossible Love 2018
در اواخر دهه 1950 در شهر شاتورو فرانسه، راشل، يك كارمند اداري مدرن، با فيليپ، يك مرد جوان و معروف كه در يك خانواده بورژوازي (اين واژه به دستهٔ بالاتر يا مرفه و سرمايهدار در جامعه اطلاق ميشود) متولد
Matriarch 2018
يك زن و مرد پس از تصادف و به كشاورز و همسرش كه در همان اطراف زندگي ميكنند پناه ميبرند، آنها متوجه ميشوند كه ميزبانشان به دنبال دزدين فرزند متولد نشده آنهاست
Violentia 2018
پس از تيراندازي در يك مدرسه، دختر يك دانشمند و تيرانداز كشته مي شوند. اكنون اين دانشمند با استفاده از روبات هاي نانو سعي ميكند تا خاطرات مهاجم و دلايل خشونت او را پيدا كنند و راهي براي مقابله با اين
NEXT
PREVIOUS ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
«فروزان»؛ ستاره درخشان سينماي ايران«فروزان»؛ ستاره درخشان سينماي ايرانفروزان -=- Parvin Kheyrbakhsh -=- Forouzanاطلاعات در ويكيپديا، دانشنامهٔ آزاد :https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B2%D8%A7%D9%86https://en.wikipedia.org/wiki/Forouzanhttps://tr.wikipedia.org/wiki/F%C3%BCruzan_(oyuncu)اطلاعات در بانك جامع اطلاعات سينماي ايران (سوره سينما) :http://www.sourehcinema.com/People/People.aspx?Id=138205182050/اطلاعات در بانك اطلاعات اينترنتي فيلمها (IMDb) :http://www.imdb.com/name/nm1145299/********************************************فروزاننام اصلي: پروين خيربخشزندگينامه :پروين خيربخش (فروزان) در سال ۱۳۱۶ متولد شد. از سال ۱۳۴۱ با دوبله و گويندگي در نقش هاي دوم و سوم فعاليت خود را آغاز كرد و تا سال ۱۳۴۴ ادامه داد. از سال ۱۳۴۲ با بازي در فيلم هاي «ساحل انتظار» به كارگرداني سيامك ياسمي به عنوان بازيگر شروع به كار كرد و تا سال ۱۳۵۶ در سينما فعال بود. او در 58 فيلم بازي كرد و به عنوان نماد و نماينده «فيلمفارسي» و هويت زن در اين نوع فيلم ها شناخته شد. فروزان در كارنامه مفصل بازيگري خود فقط يك فيلم با يك كارگردان موسوم به موج نو دارد: «دايره مينا» با داريوش مهرجويي (۱۳۵۴). اكثر فيلم هاي او آثار شاخص فيلمفارسي هستند؛ فيلم هايي مثل «انسان ها» (مهدي ميثاقيه،۱۳۴۳)، «گنج قارون» (سيامك ياسمي، ۱۳۴۴)، «شمسي پهلوون» (سيامك ياسمي، ۱۳۴۵)، «غروب بت پرستان» (اسماعيل كوشان، ۱۳۴۷)، «سرگذشت چهار درويش» (امين اميني، ۱۳۴۷)، «بهشت دور نيست» (اسماعيل رياحي، ۱۳۴۸)، «مالك دورزخ» (امير شروان، ۱۳۴۸)، «رام كردن مرد وحشي» (كمال دانش، ۱۳۴۹)، «حيدر» (فريدون ژورك،۱۳۵۰)، «ساحره» (كامران قدكچيان، ۱۳۵۱)، «ناخدا» (امير شروان، ۱۳۵۲)، «خداحافظ كوچولو» (رضا عقيلي، ۱۳۵۴) و «پشت و خنجر» (ايرج قادري، ۱۳۵۶) و تعداد اندكي فيلم متعلق به فيلم سازان موج سوم: «رقاصه شهر» (شاپور قريب، ۱۳۴۹)، «بابا شمل» (علي حاتمي، ۱۳۵۰)، «بدنام» (شاپور قريب، ۱۳۵۰)، «قلندر» (علي حاتمي، ۱۳۵۰) و «دشنه» (فريدون گله، ۱۳۵۱). فروزان همانقدر كه در سال هاي دهه ۱۳۴۰ در سينما فعال بود و عمده فيلم هايش را در فاصله سالهاي ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۲ بازي كرد از ۱۳۵۳ به بعد فعاليت چنداني نداشت و فقط در دو سه فيلم به ايفاي نقش پرداخت. درباره او اين را هم بايد اضافه كرد كه در سال ۱۳۴۸ در نخستين جشنواره سپاس برنده جايزه بهترين بازيگر نقش اول زن براي فيلم «تنگه اژدها» (سيامك ياسمي، ۱۳۴۷) شد.***************فيلم شناسي : بازيگر (۵۸) / تهيه كننده (۱)فيلم شناسي : بازيگر , تهيه كنندهبازيگر : (۵۸) مورد(۱۳۵۰)(۱۳۴۰)۱ - دايره مينا (۱۳۵۷)۲ - سرسپرده (۱۳۵۶)۳ - خداحافظ كوچولو (۱۳۵۴)۴ - قرار بزرگ (۱۳۵۴)۵ - پريزاد (۱۳۵۲)۶ - ناخدا (۱۳۵۲)۷ - خاطرخواه (۱۳۵۱)۸ - دشنه (۱۳۵۱)۹ - ساحره (۱۳۵۱)۱۰ - ظفر (۱۳۵۱)۱۱ - قلندر (۱۳۵۱)۱۲ - ميخك سفيد (۱۳۵۱)۱۳ - آتشپاره شهر (۱۳۵۰)۱۴ - ايوب (۱۳۵۰)۱۵ - بابا شمل (۱۳۵۰)۱۶ - حيدر (۱۳۵۰)۱۷ - خوشگل محله (۱۳۵۰)۱۸ - اسير خشم (۱۳۴۹)۱۹ - جعفر و گلنار (۱۳۴۹)۲۰ - رام كردن مرد وحشي (۱۳۴۹)۲۱ - رقاصه شهر (۱۳۴۹)۲۲ - سوگلي (۱۳۴۹)۲۳ - عروس بيانكا (۱۳۴۹)۲۴ - مردي از جنوب شهر (۱۳۴۹)۲۵ - امشب دختري مي ميرد (۱۳۴۸)۲۶ - بهشت دور نيست (۱۳۴۸)۲۷ - تك خال (۱۳۴۸)۲۸ - ستاره فروزان (۱۳۴۸)۲۹ - شهر آشوب (۱۳۴۸)۳۰ - عدل الهي (۱۳۴۸)۳۱ - مالك دوزخ (۱۳۴۸)۳۲ - معجزه قلبها (۱۳۴۸)۳۳ - بازي عشق (۱۳۴۷)۳۴ - بر آسمان نوشته (۱۳۴۷)۳۵ - بسترهاي جداگانه (۱۳۴۷)۳۶ - تنگه اژدها (۱۳۴۷)۳۷ - چرخ بازيگر (۱۳۴۷)۳۸ - چهار درويش (۱۳۴۷)۳۹ - دختر شاه پريون (۱۳۴۷)۴۰ - ستاره هفت آسمان (۱۳۴۷)۴۱ - غروب بت پرستان (۱۳۴۷)۴۲ - يوسف و زليخا (۱۳۴۷)۴۳ - دالاهو (۱۳۴۶)۴۴ - دروازه تقدير (۱۳۴۶)۴۵ - شكوه جوانمردي (۱۳۴۶)۴۶ - گوهر شب چراغ (۱۳۴۶)۴۷ - هفت شهر عشق (۱۳۴۶)۴۸ - شمسي پهلوان (۱۳۴۵)۴۹ - شوخي نكن دلخور مي شم (۱۳۴۵)۵۰ - فرار از حقيقت (۱۳۴۵)۵۱ - مردي از تهران (۱۳۴۵)۵۲ - هاشم خان (۱۳۴۵)۵۳ - ده سايه خطرناك (۱۳۴۴)۵۴ - عروس دريا (۱۳۴۴)۵۵ - گنج قارون (۱۳۴۴)۵۶ - انسان ها (۱۳۴۳)۵۷ - لذت گناه (۱۳۴۳)۵۸ - ساحل انتظار (۱۳۴۲)**********تهيه كننده : (۱) مورد(۱۳۴۰)۱ - امشب دختري مي ميرد (۱۳۴۸)***********فروزاناز ويكيپديا، دانشنامهٔ آزادپروين خيربخش با نام هنري فروزان (زاده ۴ شهريور ۱۳۱۶ در بندر انزلي-درگذشتهٔ ۴ بهمن ۱۳۹۴ در تهران) بازيگر سينما و دوبلور ايراني بود.فيلم دايره مينا (۱۳۵۷) به كارگرداني داريوش مهرجويي تنها فيلم فروزان در سينماي موسوم به موج نو است اما او در فيلمهاي كارگردانان صاحبنامي مانند علي حاتمي، فريدون گله، شاپور قريب نيز حضور داشت. فيلمهاي گنج قارون، دالاهو، گوهر شب چراغ، خاطرخواه، دشنه، باباشمل و هاشم خان از فيلمهاي مشهور و پرفروش او بودند.زندگينامه :پروين خيربخش (فروزان) در ۴ شهريور ۱۳۱۶ متولد شد. از سال ۱۳۴۱ با دوبله و گويندگي در نقشهاي دوم و سوم فعاليت خود را آغاز كرد و تا سال ۱۳۴۴ ادامه داد. از سال ۱۳۴۲ با بازي در فيلم ساحل انتظار به كارگرداني سيامك ياسمي به عنوان بازيگر شروع به كار كرد و تا سال ۱۳۵۶ در سينما فعال بود.او نزديك به ۱۵ سال در سينماي حرفهاي فعاليت كرد كه عمدتاً به نقشآفريني در سينماي تجاري محدود بود. وي همراه با فردين، از ستارگان آثار موسوم به فيلم فارسي بود. حضور فروزان در اينگونه فيلمها تضميني براي موفقيت مالي فيلم ارزيابي ميشد. با اين حال در كارنامه فروزان چند فيلم متفاوت از بقيه نيز به چشم ميخورد كه حاصل همكاري او با كارگرداناني چون داريوش مهرجويي و علي حاتمي است.پس از انقلاب :او برخلاف بسياري از بازيگران و خوانندگان ايراني پيش از انقلاب كه مهاجرت كردند، در ايران ماند و پس از انقلاب ايران از كار هنري منع، و ديگر بر پرده سينما ديده نشد، وي به خواست خودش هيچگاه در جمع هنرمندان و دوستدارانش ظاهر نشد و حاضر به انجام مصاحبه با هيچيك از كانالهاي تلويزيوني و انتشار تصويري جديد از خودش نشد. جايي در ميانهٔ خاطراتش، از روزهاي سختي ميگويد كه در دهه شصت در ايران داشته و به قول خودش تحمل كرده، روزهايي كه ديگر برايش هورا نميكشيدند و در ميوه فروشي محل به صورتش آب دهان ميانداختند، فاصلهٔ آن هورا و اين آب دهان فقط يك چند ماه بود.درگذشت :در سالهاي آخر زندگي كمتر خبري از او در رسانهها منتشر ميشد. فروزان پس از ۳۷ سال انزوا فوت كرد و مردمي كه در روزهاي ابتدايي انقلاب انگشت در چشم ستاره هايشان ميكردند، حالا تلسكوپ انداختهاند تا شايد كورسويي از فروزان و نسل آن روزها ببينند. وي سرانجام يكشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ در سن ۷۸ سالگي در منزلش در تهران درگذشت و سپس روز ۵ بهمن در قطعه ۷۳، رديف ۱۶۶ و شماره ۴۱ بهشت زهراي تهران، غريبانه به خاك سپرده شد. امير اميني، يكي از روزنامهنگاران ايران خاطرهاي از دوران زندگي فروزان بازيگر سينماي دوران شاه ، منتشر كرده است: «خبر فوت خانم فروزان مرا ياد خاطرهاي از ايشان انداخت؛ شايد باخبر باشيد كه اموال فروزان در اوايل انقلاب (مثل خيلي از هنرپيشگان ديگر) مصادره شد، از جمله خانه او در خيابان ايتاليا، كه ويلايي بسيار بزرگ و شيك بود و بنياد مستضعفان آنجا را گرفت؛ درآن ساختمان همه امور بنياد انجام ميشد، از جمله مجله (جانباز) ارگان بنياد هم از همين خانه منتشر ميشد؛ سال ۱۳۶۶ كه من معاون سردبير مجله بنياد بودم، نگهبانهاي خانه ميگفتند هرشب يه خانومي ناشناس مياد اينجا و با غرور تمام و بدون اجازه ما سرش رو ميندازه پايين و وارد ساختمان ميشه و باغچه خانه را آب ميده و ميره! يكشب دو نفر از مديران تصميم گرفتند شب در دفتر مجله (خانه فروزان) بمانند واز كار اين بانوي اسرارآميز شبانه سر دربيارن؛ من هم آنشب با دوستان روزنامهنگار موندم و در كمال حيرت ديدم زني كه آخر شبها به خانه سر ميزنه فروزان صاحب قبلي خانه بود! اون شب كه من هم حضور داشتم او با همان زيبايي خاصش در سينما و با متانت وارد خانه شد و بدون اينكه حرفي بزند يكراست رفت سراغ باغچه و مشغول به آب دادن به گلها شد؛ بقيه دوستان كه مذهبي و محافظهكار بودند از ترس بدنام شدن جرات صحبت با فروزان را نكردند، اما من كه هرگز بلد نبودم و نيستم همرنگ جماعت شوم و اعتقادات خاص خودم را داشتم و دارم جلو رفتم، سلام كردم و گفتم خانوم فروزان من روزها اينجا تو اين خانه نماز ميخونم، شما به عنوان مالك اصلي اين خانه راضي هستيد يا نه؟ به نظرم هنوز دلتون با اين خانه هست! جوابي كه فروزان اون شب كنار باغچهٔ خانه تصاحب شدهاش به من داد، تا ابد در دل و مغزم ماندگار شد! او در پاسخ من فقط يك جمله گفت: آقاپسر ببين اگه قبل از انقلاب نمازخوان بودي من راضيم، اما اگه بنا به مصلحت اين دوره زمونه و براي منافع خودت يهو مؤمن شدي و مثل خيليها نماز ميخوني، بدون كه من هرگز راضي نيستم»! من تا ابد ياد و كرامت فروزان را فراموش نخواهم كرد؛ روحش شاد…جوايز :جايزه بهترين بازيگر نقش اول زن براي فيلم تنگه اژدها در سال ۱۳۴۸ در نخستين جشنواره سپاسجايزه بهترين بازيگر نقش اول زن براي فيلم بابا شمل در سال ۱۳۵۱ در چهارمين جشنواره سپاس********************فروزان -=- Parvin Kheyrbakhsh -=- Forouzanادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
قيصر (۱۳۴۸) - كارگردان : مسعود كيميايي - نويسنده : مسعود كيمياييقيصر (۱۳۴۸) - كارگردان : مسعود كيميايي - نويسنده : مسعود كيمياييGheysar (Qeysar - Gheisar) (1969) - Director : Masoud Kimiai - Author (Writer) : Masoud Kimiaihttp://www.imdb.com/title/tt0064368/?ref_=nm_flmg_dr_28https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%DB%8C%D8%B5%D8%B1_(%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85)https://en.wikipedia.org/wiki/Qeysar_(film)http://www.sourehcinema.com/Title/Title.aspx?id=138109130533******************************قيصر (۱۳۴۸)كارگردان :مسعود كيميايينويسنده :مسعود كيمياييخلاصه داستان :«قيصر» به انتقام قتل برادرش «فرمان» و مرگ خواهرش كه مورد تجاوز قرار گرفته است، عاملين را كه برادران «آق منگل» هستند يكي پس از ديگري به قتل مي رساند و خود نيز در پايان به ضرب گلوله ي پليس از پاي درمي آيد......فاطي توسط يكي از برادران آبمَنگُل به نام منصور (جلال پيشواييان) هتك حرمت ميشود. فاطي، پس از نوشتن نامهاي به مادر (ايران دفتري) و دايياش (جمشيد مشايخي)، خودكشي ميكند و در بيمارستان جان ميسپارد. فرمان (ناصر ملكمطيعي)، برادر بزرگ فاطي، پس از آگاه شدن از موضوع، به دكان برادران آبمَنگُل ميرود. او، چون پيشتر قسم خوردهبوده كه هرگز از ابزارهايي مانند چاقو استفاده نكند، با دستان خالي با برادران آبمَنگُل روبرو ميشود و توسط دو برادر منصور، رحيم (غلامرضا سركوب) و كريم (حسن شاهين)، غافلگير و كشته ميشود. قيصر (بهروز وثوقي)، برادر كوچكِ فرمان، از سفر جنوب بازميگردد و پس از آگاه شدن از قضيه، بهقصد انتقام به سراغ برادران آبمَنگُل ميرود. او كريم را در حمام و رحيم را در كشتارگاه از پا درميآورَد. سپس به اتفاق ننهمشهدي، رختشوي محلهشان، براي زيارت به مشهد ميرود. وقتي قيصر از زيارت بازميگردد از خبر مرگ مادرش مطلع ميشود و در گورستان، بههنگام تدفين مادرش، بهكمك نامزدش (پوري بنايي) از چنگ پليس ميگريزد و بهواسطهٔ رقاصهاي (شهرزاد) منصور را در ايستگاه راهآهن مييابد و او را با چاقو به قتل ميرساند و خود نيز توسط پليس دستگير ميشود .*********************ليست كامل عوامل فيلم قيصر (۱۳۴۸)گروه كارگرداني۱- مسعود كيميايي .... كارگردانگروه فيلمنامه۱- مسعود كيميايي .... نويسندهگروه بازيگراننام ... نقش۱- بهروز وثوقي .... قيصر۲- ناصر ملك مطيعي .... فرمان۳- جمشيد مشايخي .... خان دايي۴- پوري بنايي .... اعظم۵- ايران دفتري .... مادر۶- بهمن مفيد .... ميتي۷- ميرمحمد تجدد .... عباس۸- جلال پيشواييان .... منصور آب منگول۹- غلامرضا سركوب .... رحيم آب مَنگُل۱۰- حسن شاهين .... كريم آب مَنگُل۱۱ - شهرزاد .... سهيلا۱۲- منوچهر احمدي .... راننده تاكسيگروه تهيه و توليد۱- عباس شباويز .... تهيه كنندهموسيقي: اسفنديار منفردزادهفيلمبردار و تدوين: مازيار پرتوصدابردار: محمد محمديافكت، ميكس: روبيك منصوريعكس: امير نادريتيتراژ: عباس كيارستميخواننده: سوسنرقص: شهرزادتاريخ انتشار :۱۰ دي ۱۳۴۸مشخصات ديگر فيلممدت فيلم .... صد و پنج (۱۰۵) دقيقهكشور .... ايرانزبان .... فارسيرنگ .... سياه و سفيدصدا .... منو***************جوايز :بهترين فيلم به مفهوم مطلق، بهترين كارگرداني، بهترين هنرپيشهٔ مرد نقش اول در جشنوارۀ فيلم سپاس تهران ۱۳۴۸بهترين فيلم به مفهوم مطلق، بهترين كارگرداني، بهترين هنرپيشهٔ مرد نقش اول، بهترين هنرپيشهٔ مرد نقش دوم، بهترين موسيقي متن در جشنوارۀ فيلم سپاس ۱۳۴۹جايزهٔ اول سنديكاي تهيهكنندگان ايران در ۱۳۴۸جايزهٔ «تمبر طلا» در ۱۳۴۸: برندۀ جايزۀ بهترين بازيگر نقش اول مرد (بهروز وثوقي) در دومين جشنوارۀ سينمايي سپاس تهران ۱۳۴۸برندۀ جايزۀ بهترين بازيگر نقش مكمل زن (ايران دفتري) در دومين جشنوارۀ سينمايي سپاس تهران ۱۳۴۸برندۀ جايزۀ بهترين كارگرداني (مسعود كيميايي) در دومين جشنوارۀ سينمايي سپاس تهران ۱۳۴۸برندۀ جايزۀ بهترين موسيقي متن (اسفنديار منفردزاده) در دومين جشنوارۀ سينمايي سپاس تهران ۱۳۴۸حضور در جشنوارۀ فوروم دزامايژ پاريس ۱۳۸۲ در فرانسهحضور در دورۀ سوم جشنوارۀ بينالمللي سينما اتوپيا در پاريس ۱۳۶۵ در فرانسهحضور در جشنوارۀ بينالمللي فيلمهاي ايرانيِ مؤسسۀ فيلم بريتانيا ۱۳۷۸ در انگلستانحضور در جشنوارۀ بينالمللي موزۀ ماچيدا ۱۳۷۳ در ژاپنحضور در جشنوارۀ مروري بر سينماي ايران در دهۀ هفتاد ميلادي در موزۀ هنرهاي گرافيكي ماچيدا (ژاپن) در ۱۳۷۲حضور در جشنوارۀ بينالمللي فيلم «سه قارۀ» نانت، دورۀ دوازدهم، فرانسه، ۱۳۷۲جشنوارۀ بينالمللي فيلم مستند دانشگاه شيكاگو، آمريكا، ۱۳۷۹جايزهٔ منتقدين تهراننامزد شركت در جشنوارۀ بينالمللي فيلم برلين********************************قيصر (۱۳۴۸) - كارگردان : مسعود كيميايي - نويسنده : مسعود كيمياييGheysar (Qeysar - Gheisar) (1969) - Director : Masoud Kimiai - Author (Writer) : Masoud Kimiai Persian | DVDRip | MKV | AVC, 1800 Kbps | 702x462 | 23.976 fps | 1.44 GB When Gheisar returns to town, he finds that his sister committed suicide after being raped and her brother was murdered. Although his mother and uncle tried to dissuade him, and despite the deep love for his fiancee, Azam, for Gheisar there is only one way out ... revenge. ****************** ادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
نقش «نصرت كريمي» در پي ريزي سينماي اجتماعي ايران
Nosratollah Karimi - نصرت كريمينصرت كريمي صفحه در بانك اطلاعات اينترنتي فيلمها (به انگليسي: Internet Movie Database) (مخفف انگليسي: IMDb) :http://www.imdb.com/name/nm0439313/نصرت كريمي صفحه در وبگاه سوره :http://www.sourehcinema.com/People/People.aspx?Id=138201090300/نصرت كريمي صفحه در ويكي پديا، دانشنامهٔ آزاد :https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%AA_%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%DB%8C************************نقش نصرت كريمي در پيريزي سينماي اجتماعي ايراننصرت كريمي با كارگرداني دو فيلم "درشكهچي" و "محلل" نقش مهمي در پيشرفت سينماي اجتماعي ايران ايفا كرد.نصرت كريمي از سينماگران مهم پيش از انقلاب سال ۱۳۵۷ شناخته ميشود. او در سال ۱۳۵۰ با ارائه دو فيلم "درشكهچي" و "محلل" به شكوفايي سينماي اجتماعي ايران ياري رساند.نصرت كريمي در سال ۱۳۰۳ در تهران متولد شد. كار هنري را در جواني با پيوستن به گروه عبدالحسين نوشين آغاز كرد. در دهه ۱۳۲۰ نوشين با تشكيل يك اكيپ تئاتري با شركت جوانان بااستعداد و اجراي نمايش در تئاترهاي فردوسي و سعدي، ميكوشيد براي تئاتر مدرن ايران پايههايي استوار بسازد. كودتاي ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به اين تلاشها پايان داد.نصرت كريمي كه به عنوان گريمور و بازيگر با گروه نوشين همكاري داشت و دين خود را به "استاد" در كتابي در بزرگداشت او ثبت كرده است، در سال ۱۳۳۱ براي تحصيل در رشته سينما به اروپا رفت. او پس از چند سال آموزش و تجربهاندوزي در ايتاليا و چكسلواكي (سابق) به سال ۱۳۴۳ به ايران برگشت.كريمي در عرصهها و رشتههاي گوناگون، از نويسندگي و بازيگري و طراحي و گريم براي سينما و تئاتر، توليد فيلمهاي انيميشن و نمايشهاي عروسكي كارهاي زيادي ارائه داده است. پس از انقلاب، كه به خاطر پيشينه و رفتار "غير اسلامي" از فعاليت هنري باز ماند، به تدريس روي آورد و به كارهايي "متفرقه" مانند پيكرتراشي و پرورش گل پرداخت، كه همچنان با ذوق هنري او نزديكي دارند.كريمي در هر رشتهاي كار كرده، هم ذوق و قريحهاي بالا نشان داده و هم دانش و الزامات فني هر هنر را به صورت ماهرانه و تخصصي به اجرا در آورده است. در برخي از رشتهها مانند فيلمهاي عروسكي و نقاشي متحرك (انيميشن يا كارتون) يكي از بارزترينها بوده است؛ اما اهميت او پيش از هر چيز به خاطر دو فيلم سينمايي اوست.بر كرانهي "موج نو"جرياني مشهور به "موج نو" كه در سال ۱۳۴۸ حال و هوايي تازه وارد سينماي ايران كرد، براي هنرمنداني كه حرفي گفتني و طبعي هنرمندانه داشتند، فرصتي نسبتا مناسب فراهم كرد. اين جريان پيش از هر چيز نفي سينماي سطحي، بيمايه و آسانپسند و در يك كلمه "مبتذل" بود كه بيگانه از واقعيات جامعه ايران، با الگوبرداري ارزان و تقليد خام از فيلمهاي موفق خارجي، به ويژه فيلمهاي هندي و مصري، شكل گرفته بود.در دورهاي كه فضاي بازتري براي نوجويي پديد آمده بود و با پشتيباني تماشاگراني كه خسته و دلزده از فيلمهاي بيمايه و "سينماي آبگوشتي" فيلمهاي بهتري ميخواستند، نصرت كريمي به فاصله چند ماه در سال ۱۳۵۰ دو فيلم برجسته عرضه كرد كه سنگ بنايي براي سينماي اجتماعي ايران شد.پيش از آن در ايران صدها فيلم توليد شده بود كه فضاي شهر و روستاي ايران را نشان ميدادند و داستان آنها در جامعه ايران ميگذشت، اما اين فيلمها با واقعيات جامعه هيچ ربطي نداشتند، جز اين كه در آنها مردم به زبان فارسي سخن ميگفتند. اصطلاح "فيلمفارسي" نامي وهنآميز و البته مناسب براي اين گونه محصولات بود.پيش از نصرت كريمي تمام داروندار سينماي اجتماعي ايران در چند فيلم خلاصه شده بود، از جمله: "شوهر آهوخانم" به كارگرداني داوود ملاپور، "آرامش درحضور ديگران" به كارگرداني ناصر تقوائي، دو فيلم "گاو" و "آقاي هالو" به كارگرداني داريوش مهرجويي.با دو فيلم اول نصرت كريمي بود كه سينماي اجتماعي ايران به طور واقعي مطرح شد و سخنگويي توانا پيدا كرد. اين كارگردان بهتر و ماهرتر و قويتر از هر سينماگر پيش از خود، دوربين را به ميان مردم برد. نگاه او، نه مانند سينماي بازاري بيريشه و قلابي بود و نه مثل سينماگران "موج نو"، شيك و از بالا. فيلمساز مردم فرودست را به خوبي ميشناخت، با اعتماد به نفسي درخور به آنها نزديك ميشد و به راحتي با آنها ميجوشيد.سينماي نصرت كريمي با وضع موجود مخالف است؛ به نارواييها و نابرابريهاي اجتماعي معترض است. او تحولطلب و ستيزنده است، اما ديدگاه او خودپسندانه و تفرعنآميز نيست، تعهد اجتماعي او بيهياهو و فروتنانه است. شايد به اين علت بود كه سينماي او "روشنفكران" را، كه در آن سالها خشم و خروش ميخواستند، خشنود نكرد. قدر او امروز بهتر شناخته ميشود.مزيت مهم سينماي كريمي جنبه شاد و سرگرمكنندهي آن است. نقد اجتماعي او هميشه در بستر طنز و تمسخر روان ميشود. فيلم او تماشاگران ساده را به راحتي جذب ميكند و به دلشان مينشيند؛ هرچند كه چه بسا در فيلم عادات و باورهاي خود آنهاست كه زير شديدترين ضربهها قرار ميگيرد.حمله به سنتهاي كهنهاولين فيلم سينمايي نصرت كريمي به نام "درشكهچي" در خلق حال و هواي جنوب شهر، بدون توسل به عناصر ساختگي و كليشهاي مانند الواطي و چاقوكشي، بسيار موفق است. به جرأت ميتوان گفت كه هيچ فيلمي با اين دقت و مهارت فضاي واقعي زندگي مردم عادي را تصوير نكرده بود. به ويژه نكتهسنجي و باريكبيني دوربين در ثبت جزئيات، از همان اولين پلان فيلم در قبرستان، سخت دلنشين است.فيلمساز نشان ميدهد كه از جامعه و تيپهاي اجتماعي شناختي درست و عميق دارد. مراسم و سنتهاي رايج، عادتها و خلقيات مردم عادي را به خوبي ميشناسد. خصلتهاي پسنديده و روحيات نيك آنها را صميمانه ميستايد و در مقابل سنتهاي پوسيده و زشت و جاهلانه را زير شلاق نقد و تمسخر ميگيرد."درشكهچي" داستان عشقي نامتعارف را به سادهترين زبان سينمايي روايت ميكند. فضايي آشنا و مأنوس ميسازد و در ميان مشتي شخصيتهاي زنده و جاندار، مناسباتي واقعي برقرار ميكند. در فيلم زن و مردي ميانسال الفتي ديرين داشته اما از هم جدا افتادهاند. اكنون كه همسران خود را از دست دادهاند، ديگر بر سر عشق آنها مانعي نيست و مايل به ازدواج هستند. اما غيرت "مردانه" و تعصبات "ناموسي" مانع از پيوند آنهاست. تنها پس از سختيهاي فراوان و برخوردهاي تلخ است كه اين مانع از سر راه برداشته ميشود.دومين فيلم سينمايي كريمي به نام "محلل" در نقد و نكوهش اعتقادات ديرين و عادتهاي كهنهي جامعۀ سنتزده سخت بيباك بود و به فيلمي جنجالانگيز بدل شد.در فيلم شوهري بازاري در بگومگويي خانوادگي، در عصبانيت از خود به در ميشود و همسر خود را "سه طلاقه" ميكند اما به زودي پشيمان ميشود. بنا به فقه اسلامي يا برداشتي كه در داستان از آن ارائه ميشود، اين مرد ديگر حق "رجوع" ندارد و تنها به شرطي ميتواند دوباره با زن خود زناشويي كند، كه مردي ديگر به نام "محلل" با او همبستر شود. مرد در تنگنايي دردناك قرار ميگيرد: از سويي نميتواند احكام شرع را ناديده بگيرد و از سوي ديگر حاضر نيست به همبستري همسر خود با مردي بيگانه رضايت دهد.فيلم سينمايي "محلل" كه به يكي از داستانهاي كوتاه صادق هدايت گوشهچشمي داشته، مزاحمت باورهاي سنتي و به ويژه ناسازگاري آنها را با دنياي امروز به خوبي نشان ميدهد. نمايش فيلم واكنش تند محافل ديني را به دنبال داشت كه به توقيف فيلم انجاميد و پس از انقلاب براي سازندهي آن گرفتاري به بار آورد.نصرت كريمي پس از توليد دو فيلم يادشده از سينماي دلخواه خود دور شد. ميتوان گفت كه موانع فرهنگي و فشارهاي سياسي او را از ادامه راهش باز داشتند. از آن پس او گاه در مقام كارگردان و بيشتر در نقش بازيگر در فيلمهايي شركت كرد كه بيشتر به گيشه توجه داشتند و كمدي بيمايه را به طعن و طنز كوبنده ترجيح ميدادند.اين هنرمند پس از انقلاب دوران سختي گذراند و چند سالي با هول و وحشت به سر برد. تيرهانديشاني كه پيش از انقلاب به هنر او آسيب زده اما به خودش دست نيافته بودند، پس از انقلاب به فكر "جبران مافات" افتادند. كريمي مدتي به زندان افتاد و سپس از كار هنري منع شد.كريمي در سالهاي پس از انقلاب خلاقيت هنري خود را در رشتههاي ديگري مانند پيكرسازي و گريم عرضه كرد. او همچنين در آموزشگاههاي هنري به تدريس پرداخت، تجربه و دانش هنري خود را در اختيار جوانان قرار داد و در كلاسهاي خود نيز همواره بر اهميت رويكرد اجتماعي سينما تأكيد كرد.توضيحي درباره سينماي اجتماعيناتواني در بازآفريني فضاي واقعي جامعه در طول ساليان از ضعفهاي اصلي و كمبودهاي جدي سينماي ايران بوده است. برخي از پيشگامان سينماي ايران مانند فرخ غفاري و ابراهيم گلستان در اين عرصه تلاشهايي انجام دادند، اما هم به علت سانسور و هم به دليل عقبماندگي فرهنگي جامعه اين تلاشها چندان موفق نبودند.سينماي اجتماعي، كه شايد بتوان آن را بارزترين شاخه سينمايي دانست، در جهان سنتي تناور دارد. در اين سينما فرد يا قهرمان در محيط جامعه در شبكهاي از مناسبات اجتماعي قرار ميگيرد و با ديگران روابطي آشكار و پنهان برقرار ميكند. اين سينما شخصيت فرد را نه در علايق شخصي، خصايص فردي يا مسائل رواني، بلكه بيشتر در پيوند با گروه، طبقه يا جمعي بزرگ مطالعه و تحليل ميكند.
مهمترين نمونهاي كه از سينماي اجتماعي به ذهن ميآيد، سينماي ايتالياست كه با مكتب نئورئاليسم در دهههاي ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ دهها فيلم اجتماعي ارزنده ارائه كرد. اين فيلمها نه تنها واقعيات جامعه را بازتاب ميدادند، بلكه در بيان خواستههاي اجتماعي و سمت و سو دادن به حركت مردم نقش مهمي ايفا كردند. معضلاتي مانند فقر و بيكاري، جهل و خرافات، ستم بر زنان و كودكان در فيلمهاي بيشماري منعكس شد و وجدان جامعه را تكان داد.
به دلايل تاريخي و فرهنگي، از جمله پايين بودن فرهنگ سينمايي و ضعف دموكراسي، سنت سينماي اجتماعي در كشورهاي خاورزمين رشد مناسبي نداشت. در هند و مصر كه بنياد سينمايي استوارتري داشتند، توده مردم به فيلمهاي بيمايه و سطحي راغب بودند، اما حتي در اين دو كشور نيز سينماي اجتماعي موقعيتي بهتر از ايران داشت.
در هند انبوه فيلمهاي سطحي با صحنههاي پرسازوآواز و "بزن بزن"هاي ساختگي توليد ميشد، اما در كنار كارخانه عظيم رؤيافروشي "باليوود"، فيلمسازاني هم بودند كه به مايههاي اجتماعي توجه داشتند. ساتيا جيت راي، مرينال سن، ريتويك غاتك و سينماگران ديگر به سينماي اجتماعي هند رونق بخشيدند.
در مصر نيز فيلمها بيشتر به واريته و شو شبيه بودند تا به آثار سينمايي. اما در اين كشور نيز سينماگراني مانند صلاح ابوسيف و يوسف شاهين به واقعيات تلخ نظر داشتند و در افشاي نابسامانيهاي جامعه آثار مهمي خلق كردند.
در ايران اما، سينماي اجتماعي هرگز به درستي قوام نگرفت. فيلمهاي معروف به "موج نو" نيز نتوانستند در برابر هجوم فيلمهاي تقليدي و تكراري پايداري كنند و جرياني فعال پديد آورند.
در سالهاي پس از انقلاب و از نيمه دهه ۱۳۶۰ بود كه سينماي اجتماعي ايران به معناي واقعي كلمه زاده شد. در ايران امروز فيلمسازاني مانند رخشان بنياعتماد، پوران درخشنده، اصغر فرهادي، جعفر پناهي و كمال تبريزي اين جريان را بارور كردهاند.
**********************نصرت كريمي - Nosratollah Karimiنصرت كريمي - Nosrat Karimiادامه مطلب
امتیاز:
بازدید:
زنده ياد «هايده»؛ بزرگ بانوي خوش آواز موسيقي ايرانهايده - Hayedeh🎼🎵🎼🎵🎼🎵🎼صفحه بيوگرافي هايده در (ويكيپديا، دانشنامهٔ آزاد) :https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D9%87🎼🎵🎼🎵🎼🎵🎼هايدهمعصومه دده بالا با نام هنري هايده (زادهٔ ۲۱ فروردين ۱۳۲۱ در تهران – درگذشتهٔ ۳۰ دي ۱۳۶۸ در سان فرانسيسكو، كاليفرنيا) خوانندهٔ سرشناس و بانوي آواز موسيقي سنتي و پاپ ايراني بود.هايده خواهر بزرگتر مهستي خواننده پر آوازه ايراني بود. هايده داراي صداي كنترآلتو بود و بيش از دو دهه فعاليت در اجراي آواز و ترانههاي ايراني داشت.🎼🎵🎼🎵🎼🎵🎼زندگي :هايده كه نام اصلي او معصومه ددهبالا بود، در تهران متولد شد. پدر وي محمد دده بالا و مادرش زينت بلغاري بودند. هايده در ابتدا بهواسطهٔ صداي توانمند، اپرايي و آلتو اش و سپس با پالودن صدايش به واسطهٔ دقت بيشتر، غزلسرايي و تنوع برجسته شد. صداي هايده به لحاظ زيباشناختي با صداي آوازخوان ديگر موسيقي ايراني، دلكش، كه از وي قديميتر بود مقايسه ميشد. در كنار توانايي صوتي درخور توجه، محبوبيت هايده در ميان شنوندگان ايراني، در درجهٔ اول بهدليل تسلط وي بر اصول بنياد موسيقي، صداي زايا، مجموعهاي از آهنگهاي ايراني و اجراي رديفهاي آواز بودهاست. اين اجراها جايگاه وي را در فهرست آوازخوانهاي برجستهٔ موسيقي ايراني در سدهٔ بيستم ميلادي تثبيت كرد. خواهر كوچكتر او، مهستي نيز از خوانندگان معروف ايراني بود كه حدود سه سال، پيش از هايده خوانندگي را آغاز كرد.هايده در سال ۱۹۷۹ به بريتانيا و كمي بعد به ايالات متحده آمريكا مهاجرت كرد. وي تا پايان عمر در لس آنجلس زندگي كرد. وي فرداي كنسرتي در شمال كاليفرنيا بر اثر حمله قلبي درگذشت و چند روز بعد در گورستان وستوود هاليوود به خاك سپرده شد.🎼🎵🎼🎵🎼🎵🎼ادامه مطلب
|
|
[قالب وبلاگ : سایت آریا] [Weblog Themes By : sitearia.ir] |