30nama
film cinema

هفدهم دسامبر، مصادف است با سالروز درگذشت فرخ غفاري، فيلمساز، مورخ و منتقد سينما، پايه گذار كانون فيلم و فيلمخانه ملي

ايران و از پيشگامان سينماي مدرن در ايران.

 

ميراث غفاري براي سينما و فرهنگ ايران ميراث اندكي نيست. او نخستين كسي است كه دست به جمع آوري اسناد و مدارك مربوط به تاريخ سينماي ايران زد و پس از پايان تحصيلات خود در فرانسه و بلژيك و كارآموزي نزد هانري لانگلوا، فيلم شناس معروف در سينماتك فرانسه به ايران بازگشت و كانون ملي فيلم و آرشيو فيلم ايران را تاسيس كرد.

فرخ غفاري به همراه ابراهيم گلستان و فريدون رهنما، سهم مهمي در بناي سينماي روشنفكري و غير متعارف ايران در ابتداي دهه چهل داشت. كسي كه با ساختن فيلم هاي “جنوب شهر” و “شب قوزي” در كنار فيلم هاي “خشت و آينه” ابراهيم گلستان و” سياوش در تخت جمشيد” فريدون رهنما، خون تازه اي در كالبد بي جان و بي رمق سينماي ايران تزريق كرد و زمينه هاي رشد و تحول سينماي هنري و انديشمندانه ايران را فراهم كرد.

غفاري و نقد فيلم

فرخ غفاري به همراه ابراهيم گلستان و فريدون رهنما، سهم مهمي در بناي سينماي روشنفكري و غير متعارف ايران در ابتداي دهه چهل داشت. 

فرخ غفاري از نخستين منتقدان انديشمند و جدي سينماي ايران بود. او در دوراني نوشتن نقد فيلم را در مطبوعات ايران شروع كرد كه هنوز حرفه اي به نام نقد فيلم در ايران وجود نداشت و كسي به اهميت نقد فيلم و جايگاه منتقد سينما، آگاه نبود. نقدهاي غفاري، عمدتا عليه ابتذال و سطحي گرايي سينماي ايران در آن دوره و تاكيد بر اهميت سينما به عنوان يك هنر بود.

نقد نويسي در فرانسه

فرخ غفاري كه در دوران جنگ جهاني دوم، در فرانسه زندگي مي كرد و درگير نهضت مقاومت ملي فرانسه عليه فاشيسم بود، پس از پايان جنگ به سينما تك فرانسه در پاريس پيوست و به بيننده حرفه اي و ثابت نمايش هاي آن تبديل شد. علاقه عميق او به سينما و مطالعات جدي او در اين زمينه به تدريج او را به نوشتن نقد فيلم در روزنامه ها و مجلات فرانسوي مثل ژان دوفينه، واريته و لوموند كشاند.

مقاله او در باره ابل گانس كه در ژان دوفينه چاپ شد، مورد توجه هانري لانگلوا، سينما شناس مشهور فرانسوي و بنيانگذار سينماتك فرانسه واقع گرديد و زمينه ساز همكاري بعدي او با لانگلوا شد.

غفاري در پاريس به استخدام سينما تك پاريس درآمد و همكاري اش را با هانري لانگلوا شروع كرد و به پيشنهاد لانگلوا، دبير اجرائي فدراسيون بين المللي آرشيوهاي فيلم شد و به مدت ۵ سال از ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۶ در اين سمت باقي ماند و تجربيات زيادي در زمينه آرشيو و نگهداري فيلم كسب كرد.

در همين دوره همكاري اش را با مجله سينمايي معتبر پوزيتيو(Positive) در زمينه نقد فيلم شروع كرد. در آن زمان مجله “پوزيتيو” به سردبيري برنارد شاردل، مجله اي سينمايي با رويكردي ماركسيستي بود و در جبهه مقابل مجله مشهور “كايه دوسينما” قرار داشت.

نقد نويسي در ايران

شب قوزي

شب قوزي برداشتي مدرن از يك داستان هزار و يكشب در تهران دهه چهل است

غفاري كه تحت تاثير چنبش چپ فرانسه، گرايش هاي ماركسيستي پيدا كرده بود، بعد از بازگشت به ايران در اواخر دهه بيست، در نشريات حزبي و چپ گراي آن دوره كه عموما متعلق به حزب توده بود مثل ستاره صلح، كبوتر صلح، صدف و آشنا، شروع به نوشتن نقد فيلم كرد اما وي در اين دوره به دلايل امنيتي و سياسي، از اسامي مستعار مثل م.مبارك و آذرگون استفاده مي كرد. كتاب “سينما و مردم” كه در همين دوره نوشت، جمع بندي نظرات او در باره سينما و نقد فيلم در ايران است.

“سينما و مردم”، با اينكه امروز كتاب ساده و پيش پا افتاده اي به نظر مي رسد اما در زمان خود براي آشنايي علاقمندان سينما با مفاهيم نقد فيلم و درك سينما به عنوان يك پديده هنري، كتاب مفيدي بود.

نگاه غفاري به سينما و نقد فيلم در اين كتاب و نوشته هاي ديگر اين دوره اش، متاثر از ديدگاه هاي ماركسيستي و حزبي است. او در گفتگوي خود با نگارنده، درباره اين دوره از فعاليت هاي خود چنين مي گويد:” بعد از سال ۱۳۲۹ روشنفكران چپ از ما حمايت كردند. در اين بين از من خواستند كه در نشريات حزب توده، نقد سينمايي بنويسم. من هم هرچه را كه در فرانسه ياد گرفته بودم با خود آوردم. ماخذ من ژرژ سادول و آندره بازن بودند. از ابتدا تصميم گرفتم كه راجع به سينماي ايران هم بنويسم.”

از سوي ديگر سعي غفاري در اين دوره بر اين بود كه در نقدهاي خود، ضعف ها و نارسايي هاي فيلم هاي فارسي را از نظر فني و محتوايي توضيح داده و از اين طريق به ارتقاء فرهنگ و دانش سينمايي در ميان فيلمسازان ايراني ياري رساند.

غفاري با نوشتن در مجله هايي چون “ستاره سينما” و “فيلم و زندگي”، هم آوا با منتقدان سخت گيري چون هوشنگ كاووسي، جبهه تازه اي را عليه فيلم فارسي ايجاد مي كند. او از فقدان و ضرورت ايجاد سينمايي حرف مي زند كه خود آن را سينماي ملي يا سينماي مردمي و بومي مي نامد.

اما غفاري برخلاف فريدون رهنما، فقط به سينماي آوانگارد و تجربي نمي انديشيد اگرچه مخالف سطحي نگري ساده پسند و ابتذال فيلم هاي فارسي بود اما وجه تجاري و پرمخاطب اين سينما را نيز درنظر مي گرفت.

سينماي خوب از نظر غفاري، سينمايي بود كه متكي به فرهنگ و اصالت هاي ملي ايراني بوده و با نگاهي واقع گرايانه زندگي توده هاي مردم را تصوير كرده باشد. او خواهان سينمايي بود كه ضمن در برداشتن ارزش هاي هنري، براي عامه مردم نيز جذابيت داشته باشد.

غفاري فيلمساز

شب قوزي

فرخ غفاري در شب قوزي

زماني كه غفاري در سال ۱۳۳۷ بعد از چند سال زندگي در فرانسه، به ايران بازگشت، صاحب دانش، تجربه و فرهنگ سينمايي عميقي بود كه از همكاري پنج ساله اش با هانري لانگلوا در سينماتك فرانسه، نوشتن در مجله سينمايي پوزيتيو و نشست و برخاست با سينماگران و روشنفكران فرانسوي كسب كرده بود.

غفاري براي عملي ساختن ايده آل هايش در سينما، دست به توليد چند فيلم سينمايي زد. در فيلم “جنوب شهر” به زبان و سليقه عام نزديك شد و در “شب قوزي” به دنبال بياني شخصي تر و روايتي نسبتا پيچيده تر رفت اگرچه اين پيچيدگي هرگز قابل مقايسه با پيچيدگي روايي فيلم هايي مثل “خشت و آينه” يا “سياوش درتخت جمشيد” نيست.

غفاري متاسفانه همانند ابراهيم گلستان فيلم هاي زيادي نساخت و بعد از چند تجربه ناموفق از نظر تجاري كه با برخورد سرد و منفي منتقدان سينمايي مواجه شد، از فيلمسازي كنار كشيد و به مديريت فرهنگي در دستگاه هاي دولتي مثل تلويزيون و سازمان جشن هنر پرداخت.

با اين حال همين تجربه هاي معدود، نشان دهنده تسلط او بر ابزار سينما و تجربه گرايي جسورانه او در زمينه فيلمسازي و دلبستگي او به فرهنگ و جامعه ايراني بود.

فيلم هاي او، فضاها و درونمايه هاي متفاوتي دارند.”جنوب شهر”، درامي واقع گرايانه در باره زندگي مدرن و شهري در تهران اواخر دهه سي بود. در دوره اي كه پايتخت ايران داشت به سرعت رشد مي كرد و همچون هيولايي، آدم هاي فقير و حاشيه نشين شهري را مي بلعيد.

غفاري، فيلم “جنوب شهر” را در ۱۳۳۷ بر اساس فيلمنامه اي از جلال مقدم و با سرمايه شخصي اش ساخت كه پس از سه شب نمايش در سينما متروپل تهران، به دليل لحن انتقادي و صراحت واقع گرايانه اش به دستور مقامات وقت توقيف شد.

جنوب شهر بعدها در سال ۱۳۴۱ پس از تغييرات و حذف بسياري از صحنه ها، با عنوان “رقابت در شهر” و بدون ذكر نام غفاري در تيتراژ به نمايش درآمد.

فيلمخانه ملي

“شب قوزي” نيز فيلمي تراژيكمدي بود كه با بياني طنزآميز و انتقادي، زندگي طبقه متوسط شهري و بورژوازي بي ريشه را در فضايي هيچكاكي زير ذره بين قرار داده و ترس و خفقان حاكم بر جامعه دهه چهل را در قالبي استعاري نشان مي داد.

غفاري بر اساس داستان “خياط و احدب و يهودي و مباشر و نصراني” از شب بيست و پنجم “هزار ويكشب”، فيلم “شب قوزي” را ساخت كه به نقطه عطفي در سينماي نوين و غير متعارف ايران بدل شد و زمينه ساز سينمايي شد كه بعدها به موج نوي سينماي ايران معروف شد.

اقتباس غفاري از داستان هزارويكشب، اقتباسي كاملا مدرن بود. وي زمان و فضاي هزار و يكشبي داستان را به تهران دهه چهل منتقل كرد.

آخرين فيلم غفاري يعني “زنبورك” نيز بيانگر عشق و علاقه عميق غفاري به ادبيات كهن ايراني و آگاهي او از ظرفيت هاي نمايشي و سينمايي نهفته در قصه هاي فولكلوريك ايراني بود. روايتي جذاب از يك داستان پيكارسك كه لحن و فضاي آن فيلم ” افسانه هاي كانتربري” پازوليني را به ياد مي آورد.

فرخ غفاري پايه گذار فيلمخانه ملي ايران

فرخ غفاري را در واقع بايد بنيانگذار آرشيو فيلم در ايران و فيلمخانه ملي ايران دانست. غفاري، در بازگشت خود از فرانسه به ايران، مهم ترين مشكل سينماي ايران را بي سوادي سينمايي دست اندركاران تهيه فيلم و ناآشنايي شان با سينماي هنري جهان و شاهكارهاي سينمايي تشخيص داد و بر اساس تجربياتي كه در سينماتك پاريس و زير نظر هانري لانگلوا، فيلم شناس فرانسوي اندوخته بود، به فكر تاسيس نخستين كلوپ سينمايي ايران افتاد و با اين انگيزه كانون فيلم تهران را به وجود آورد و با اين كار گامي اساسي در جهت ارتقاء دانش سينمايي در ايران آن روزگار و معرفي سبك ها و انديشه هاي نوي سينمايي به ايرانيان برداشت.

غفاري به توصيه هانري لانگلوا، هدف ديگري را نيز دنبال مي كرد و آن جمع آوري نسخه هاي كمياب سينمايي در ايران و ايجاد آرشيوي از گنجينه هاي سينمايي به سبك سينماتك فرانسه بود.

زنبورك

زنبورك آخرين ساخته فرخ غفاري است

جلسات نمايش فيلم با معرفي فيلم و كارگردان به وسيله غفاري يا ابراهيم گلستان انجام مي گرفت. بسياري از نويسندگان، منتقدان، روشنفكران و فيلمسازان نوگراي بعدي ايراني به اين كانون پيوستند و در جلسات نقد و بررسي آن فعالانه شركت كردند.

تاريخ نگاري سينما

فرخ غفاري از ابتداي ورود به ايران، متوجه فقر تاريخ نگاري در سينماي ايران شد و نخستين كسي بود كه به گردآوري اطلاعات، اسناد و مدارك مربوط به تاريخ سينماي ايران پرداخت.

مجموع اين مدارك و منابع و نتيجه مطالعات و بررسي هاي تاريخي غفاري با كمك «كميسيون تحقيقات تاريخي» در زمستان ۱۳۲۹ به صورت جزوه اي درآمده و فصل هايي از آن در اختيار يونسكو قرار گرفت. جدا از اين، او قصد انتشار اين تحقيقات را به صورت كتاب داشت كه عملي نشد و تنها فصل هايي از آن در شماره هاي مهر و آبان ۱۳۳۰ مجله عالم هنر(به سردبيري اسماعيل كوشان) و فصلي ديگر در شماره پنجم مجله فيلم و زندگي به سردبيري فريدون رهنما منتشر شد.

غفاري همواره از اين موضوع در رنج بود كه چرا تاريخ سينماهاي جهان، فصلي درباره تاريخ سينماي ايران ندارند.

در سال هاي اخير وي مسئوليت بخش تاريخ سينماي ايران در دانشنامه فارسي ايرانيكا را به عهده داشت و شماره ويژه سينماي ايران را براي مجله ايران شناسي كه در آمريكا منتشر شد، سردبيري كرد.

مديريت فرهنگي

فرخ غفقاري در جشن هنر شيراز

فرخ غفاري پس از ساختن چند فيلم داستاني و مستند و فعاليت هاي نقدنويسي، فيلمسازي و نوشتن نقد فيلم را رها كرد و به عنوان مدير در دستگاه هاي فرهنگي رژيم پهلوي از جمله تلويزيون ملي ايران، مدرسه عالي تلويزيون و سينما و جشن هنر شيراز به فعاليت پرداخت.

دانش غفاري در زمينه سينما و و تجربه هاي اداري اش در سينماتك فرانسه و مديريت كانون فيلم تهران، پشتوانه محكمي براي فعاليت هاي اداري اش در زمينه فرهنگ در ايران بود. او در همه حال با تمام توان خود از فيلمسازان مستقل با انديشه هاي نوگرايانه و انتقادي حمايت كرد و نقش موثري در شكل گيري و ارتقاء فرهنگ سينمائي در ايران و ايجاد پل ارتباطي بين دنياي فرهنگي شرق و غرب ايفا كرد.

غفاري پس از پيروزي انقلاب به پاريس مهاجرت كرد و در آپارتمان كوچكش در محله مون پارناس پاريس، به مطالعه و تحقيق در باره تاريخ سينما و نمايش در ايران گذشت.

متاسفانه در شرايط فرهنگي امروز ايران، نه تنها نامي از غفاري و خدمات او برده نمي شود بلكه همه دستگاه هاي فرهنگي و سينمايي دولتي با تمام توان خود بيهوده مي كوشند كه نام او را از تاريخ رسمي فرهنگ و سينماي ايران حذف كنند غافل از اينكه نام غفاري و خدمات او ماندگار است.

فرخ غفاري در سال دسامبر ۲۰۰۵ در ۸۵ سالگي در پاريس چشم از جهان فرو بست. او اينك در گورستان مون پارناس پاريس، در كنار همكار سينماگرش هانري لانگلوا، آرميده است.

امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۱۲ آذر ۱۳۹۸ ] [ ۱۲:۳۵:۰۶ ] [ masoumi5631 ] [ نظرات (0) ]
[ ]
.: Weblog Themes By sitearia :.

درباره وبلاگ

نويسندگان
نظرسنجی
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت لغو عضویت
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : ---
دیروز : ---
افراد آنلاین : 10
همه : ---
چت باکس
موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
امکانات وب

سئو کار حرفه ای / خرید پیج اینستاگرام / باربری / دانلود نرم افزار اندروید  / شرکت خدمات نظافتی در مشهد / شرکت نظافت منزل و راه پله در مشهد / شرکت نظافت راه پله در مشهد / شرکت نظافت منزل در مشهد  /سایت ایرونی  / بازی اندروید  /  خدمات گرافیک آریا گستر  / فروش پیج آماده آریا گستر / نیازمندی های نظافتی / وکیل در مشهد / ارز دیجیتال / نیازمندی های قالیشویی / مبل شویی / املاک شمال  / آرد واحد تهران / فیزیوتراپی سیناطب / sell Instagram account safely / نیازمندی های گردشگری / نیازمندی های سالن زیبایی